دیگه برام مهم
نیست
که عمرم
کــــوتاه باشه
یا بلــــند ...
مهم ...
نفس هاییه...
اگرچه ...
این روزها...
سهم من از
عمرم ...
همون نفس
های ِ بلندیه
که نشون از عمر کوتاه با تو بودن داره..
راسستش...
روزهای سختی رو میگذرونم...
وقتی که نیستی همه چیز تنگ میشه...
نفسم...
دنیام...
دلم. . .
ممنون از رویات...
که توی این شبهای دلتنگی...
تنهام نمی زاره ...
ولی بازم ...
دلم ميخواد...
شب باشه..
" مـــن " باشم و " تــــو " ...
به خيالم تو خواب باشي ...
آروم ببوسمت...
دوسِـت دارم ...
نميتونم بگم ...
عاشقانه...
کنار گوشت نجوا كنم...
از عشقم سر كيف بشي ...
اما ...
و به خيالم خواب باشي... !
حقیقتش ...
من میخواستم یه " تـــو "
داشته باشم..
که هر وقت مثل الان...
دلم از دنیا گرفت...
بگم :
بی خیال...
خوبه که : " تـــو " هستی ...
دلم گرفته و هیج جوری هم باز نمیشه ...
من الان فقط " تـــو " را میخوام ...
میگن :
غروب جمعه دلگیر نیست ...
ولی من میگم ...
فقط کافیه دلت گیر باشه ...
اونوقت ....
کجـــــــــائـــــــــــی عشـــــــــــق مـــــــــن ...
دلــــــــــــــم بــــــــــرات تنــــــــــگ شــــده...